جوان آنلاین: قهرمانی و کسب افتخارات اعجاب انگیز و تحسین برانگیز قهرمانان کشتی کشورمان، بار دیگر حس غرور ملی را در مردم ایران برانگیخته کرد. حس غروری که در تاریخ این کشور شاید در مقاطعی و به خاطر رفتارهای نابخردانه و یا خیانتها، در شکستها و یا تحقیرهای ملی به صورت مقطعی سرخورده شده است اما بسیار بیشتر از آن برانگیخته شده و به خصوص در تاریخ بعد از انقلاب، بارها و بارها در عرصههای مختلف شکوفا شده است.
این کشور علی رغم اینکه در دنیای کشورها و ملتهای استعمار زده بوده است؛ هیچگاهِ تاریخ، استعمار را به معنای مصطلح و رایج آن درک نکرده است. اگر ملتهایی همچون هند به خاطر نظام اجتماعی و فکری نهادینه شدهی کاست و طبقاتی، تحت استعمار قرار گرفتن توسط ملتی بسیار کوچکتر از خود را میپذیرند؛ ملت غیور ایران در طول تاریخ حتی قبل از انقلاب، با فتاوای علمای شیعه و حضور غیورمردان مدافع وطن، علی رغم وجود منورالفکرهای وطن فروش، دندان طعم استعمارگران و سلطه جویان را کنده است.
البته پیش از انقلاب از آنجایی که الگوی حاکم بر ذهن حاکمان، پذیرش سلطه و استعمار بیگانگان بوده است؛ و نیز حکومت و حاکمان نقش بسیار تاثیرگذاری در سرنوشت کشور و فرهنگ سیاسی یک جامعه دارند؛ طبیعتاً کشور در شرایط شبه استعمار و سلطهی بیگانگان بوده است. به خاطر همین است که میتوان ادعا کرد افتخارات ملی ایرانیان که بخش اعظم آن منبعث از استقلال و آزادگی آنهاست در تاریخ بعد از انقلاب شکوفا شده است.
این سرزمین قهرمان پرور است
افتخارات ملی وقتی با ویژگی و اخلاق قهرمانی پهلوان پرور گره میخورد، از هر حرکتی میتواند حریف طلبی و قهرمان پروری ایجاد نماید. از صحنهی جنگ و دفاع از کشور گرفته، تا صحنه کسب مدالهای علمی، دفاع از ملت مظلوم فلسطین و در نهایت پیروزی در میدانهای ورزشی میتواند عرصههایی برای نمایش قدرت یک ملت باشد. وقتی پهلوان و قهرمان ملی در عرصه رقابت ورزشی خود را فراتر از فردی که صرفاً میخواهد به شهرت و ثروت برسد، میبیند؛ هیچ چیز برایش مهمتر از شاد کردن دل مردمش در شرایط بعد از جنگ که طبیعتاً نوعی رخوت در دل مردم ایجاد شده و در فشار اقتصادی بعد از جنگ کمی اوضاع اقتصادی بد شده است، ارزشمند نمیباشد. کما اینکه بسیاری از پهلوانان کشورمان چنین نکتهای را گفتند و به شاد کردن مردم کشورمان افتخار میکردند.
حس پهلوانی از میدان جنگ تا میادین دیگر
اگر در گذشته شاهد بودیم برخی خواص فرهنگی و ورزشی تحت عنوان سلبریتی، برای دفاع از کشورشان خجالت میکشیدند یا به دلیل درک کم از مسائل، در هنگام فتنههای اجتماعی و سیاسی جریان صحیح را به سختی تشخیص داده و سمت غلط میایستادند؛ یکی از دستاوردهای جنگ اخیر مشخص کردن جریان حق و باطل حتی برای این جماعت و گروه از جامعه است. به نحوی که اگر برخی افراد تحت عنوان بازیگر در مراسمی، از خواندن سرود ملی تحت همان کلیشههای همیشگی حمایت از جامعه و اعتراض به وضع موجود سرباز میزنند، توسط همفکران خود شدیداً نقد شده و منزوی میشوند. آنچه پیش از این تحت عنوان مارپیچ سکوت توسط سلبریتیها دیده میشد و آنها از ترس هجمه و فحاشی رباتهای فضای مجازی که به اشتباه آنها را عموم جامعه میپنداشتند؛ یا سکوت کرده و یا در مقابل مردم واقعی و نظام جمهوری اسلامی میایستادند. در حقیقت جنگی ناعادلانه و در عین حال دفاع مقتدرانه نیروهای مسلح، حقانیت نظام اسلامی را حتی برای غافلترین افراد جامعه نیز مشخص کرد و حس اقتدار ناشی از این دفاع، حسی فراگیر شده و افتخار «سلام نظامی دادن» در کلیهی عرصههای بعد از جنگ از جمله مسابقات مختلف ورزشی، دیگر سبب منزوی شدن نبوده است.
مسئلهای که به طرز بزرگتر و در مقیاس جهانی در مورد مظلومیت مردم غزه در جهان اتفاق افتاد. همونطور که دیدیم بعد از حوادث دو سال اخیر و مظلومیت بسیار زیاد مردم فلسطین و در عین حال اقتدار در عین مظلومیت حماسِ مقتدر، جهان را از غفلت بیدار کرد و گروههایی که هیچ گونه نسبتی با مقاومت و مظلومیت فلسطینیان نداشتند را علیه اسرائیل شورانید. افتخار جهانی که تا ابد برای ملت ایران و انقلاب اسلامی باقی خواهد ماند.